باران
کودک که بودیم می خواندند برایمان ... "آن مرد در باران آمد" ... حال می دانیم تا آن مرد نیاید ، باران نخواهد آمد ...
| ||
|
گفتی فندک بزن ! گفتم چرا ؟ گفتی تا عشقمون شروع بشه !! چه قشنگ بود اون لحظه ... وقتی که عشقمون شروع شد ... شدیم نیمه ی همدیگه !! همه دیدن .... همه دیدن قلبمونو ... قلبمونو که یکی شد !! چه قشنگ بود اون لحظه ... اما ... ... تو نگفته بودی دستت که خسته بشه کنار میکشی ... ... نگفته بودی یه نیمه رو تنها میذاری و میری .... ... نگفته بودی ... ... نگفته بودی عشق آتشین زود فروکش میکنه !! .... نظرات شما عزیزان:
خیلی قشنگه.
من یبار خواستم اینکارو کنم.اگشتم سوزید
سلام بانو وبلاگتو با اسم باران لینک کردم اگه اشتباهه بگو تا عوضش کنم
صدف
ساعت7:47---20 شهريور 1391
براي خنديدن
هنوز راههاي زيادي پيدا ميشود ميتواني جلوي آينه بايستي و براي خودت شكلك دربياوري (اين كار فقط يكبار خندهدار است) ميتواني بنشيني و حماقتهاي زندگيات را يكي يكي پيش رو بگذاري و بشماري (اين خندههاي بيشماري را در پي خواهد داشت اگرچه كمي تلخ) يا اگر هيچيك ميسر نشد بيدليل بلندشو بلند قاهقاه بخند (قهقهههاي هيستريك هم گاهي گرهي را باز ميكنند بگذار بگويند ديوانهاي وقتيكه ديوانگي تنها مجالِ توست براي خنديدن) اگر باز نشد روي ميز دستهايت را به هم حلقه كن پيشانيت را روي انگشتهاي درهم فرورفتهات بگذار و زار زار گريه كن آنقدر گريه كن تا گريهها تمام شوند حتماً ديگر در تو جايي باز خواهد شد براي يك لبخند
salam zibayi az khodetoneh mamnon ke behem sar zadi khily khily dostet daram chon barani hasti bo0o0o0o0s bo0o0o0o0s
دیرباریدی باران!دیر !من مدتهاست که از غم نبودن کسی خشکیده ام!!!!دوست داره تو مردبارانی
slam nahal jan webet foghol ade shode vasat behtarin arezoha va pishrafte rooz afzoono daram merci be webam omadi bazam bia hatman
سلام وب خوبی داری خوشحال میشم به منم یه سری بزنی و نظرتو بگی و اگه تمایل داشتی باهم تبادل لینک کنیم
موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |